کتاب های رضا رحمانی
سلام
کتابهای زیر رو ببینید
فرهنگ تاتی تاکستان
تاکستان شهری به قدمت تاریخ
اشنایی با شهر تاریخی تاکستان
سلام
کتابهای زیر رو ببینید
فرهنگ تاتی تاکستان
تاکستان شهری به قدمت تاریخ
اشنایی با شهر تاریخی تاکستان
در زبان پهلوی این واژه به ریخت drayâb بوده است. بزرگترین دریاهای جهان عبارت اند از:: دریای مدیترانه، دریای برینگ، دریای کارائیب، دریای اختسک.
بازم ادامه بد ه و بر و بالا و
بالا و بالا تا اينكه بري تو ابرا
و ديگه هيچي ديده نشه
همينجوري ادامه بد ه و بر و
و برو و برو و برو تا اينكه
برسي اون بالا و اینجاست
که اگه بچه اينجاها نباشی با
خودت بگي اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ
و بلكه ما هم اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ
بزرگترین قاره : آسیا
بزرگترین کشورجهان : روسیه
شورترین دریای جهان : بحرالمیت
کوچکترین کشور جهان : واتیکان
کوچکترین قاره جهان : استرالیا
ژرفترین دریاچه جهان : بایکان در سیبری
وسیعترین اقیانوس جهان : اقیانوس آرام
وسیعترین دریای جهان : مدیترانه
پر جمعیت ترین کشور جهان : چین
پر جمعیت ترین شهرجهانتوکیو:
بلند ترین قله جهان : اورست در هند
شمالی ترین شهر جهان : همرنست در نروژ
بزرگترین درخت جهان : نوعی کاج بنام سکویا در کالیفرنیا به ارتفاع ۱۱۲ متر
بزرگترین کشور مسلمان جهان : اندونزی
بزرگترین شبه جزیره جهان : هند
سردترین منقطه جهان : سیبری در روسیه
بزرگترین دریاچه جهان : دریاچه خزر
بزرگترین مجمع الجزایر جهان : مجمع الجزایر مالزی
طولانی ترین رود جهان : نیل
پهن ترین رود جهان : آمازون
بلند ترین فلات جهان : تبت
وسیع ترین شبه جزیره جهان : عربستان
وسیع ترین صحرای جهان : صحرای بزرگ افریقا
بزرگترین سلسله کوه جهان : آند
عمیق ترین نقطه اقیانوس جهان : مینرانو فلیپین
بزرگترین حیوان زمینی جهان : فیل
بلند ترین حیوان جهان : زرافه
بزرگترین پرنده جهان : شتر مرغ
بزرگترین خلیج جهان : مکزیکو
بلند ترین ابشار جهان : انجل در ونزوئلا
عمیق ترین ناحیه ی : گودال ماریال
عظیم ترین یخچال ها : یخچال های قطب جنوب
پر بارن ترین ناحیه : چراپونچی در هند
کم بارش ترین ناحیه : بیابان آتاکامی
گرمترین ناحیه ی جهان : کویر لوت در ایران
سردترین ناحیه ی مسکونی : اویمیاکن در سیبری
حوادث فوران آتشفشان نشان میدهد که این پدیده میتواند باعث تخریب گسترده شهرها و جنگلها شود. از طرفی فعالیتهای آتشفشانها تأثیراتی در کره زمین دارد که ما قادر به دیدن آنها نیستیم و تنها نتایج آنها را مشاهده میکنیم.
ماگما و ساختمان لایههای زمین
اولین سوالی که در مورد آتشفشانها وجود دارد این است: "موادی که از آتشفشان بیرون میزند چیست؟" پاسخ این سوال ساده است.
در کره زمین، این مواد یا ماگماها، سنگهای مذاب هستند. ماگما خود از مایعات، جامدات و گازها تشکیل میشود که سیلیکات بیشترین بخش آن را تشکیل میدهد.
برای اینکه ببینیم این مواد از کجا میآیند باید کمی با ساختار کره زمین آشنا شویم.
زمین از چندین لایه تشکیل شدهاست که در این میان سه لایه اصلی وجود دارد: هسته، گوشته و پوسته خارجی
ما بر روی پوسته سخت خارجی زندگی میکنیم. این پوسته در زیر اقیانوسهای 5 تا 10 کیلومتر و در زیر خشکیها بین 32 تا 70 کیلومتر ضخامت دارد. این ضخامت شاید زیاد به نظر برسد ولی در مقایسه با شعاع کره زمین و ضخامت لایههای دیگر ناچیز است.
دقیقاً در زیر پوسته، گوشته قرار دارد که ضخیمترین لایه کره زمین است. گوشته شدیداً داغ است ولی به علت فشار زیادی که به آن وارد میشود، به طور جامد میماند.
این گوشتهها در شرایط خاصی، مخصوصاً عدم وجود فشار به موادی مایع یا همان ماگما تبدیل میشود و به پوسته راه مییابد.
در دهه 60 میلادی، دانشمندان تئوری به نام "تکتونیک لایههای زمین" را معرفی کردند. این تئوری بیان میکند که "سنگ کره/lithosphere" زمین که قسمت سخت گوشته و پوسته بیرونی را شامل میشود، خود به هقت لایه اصلی و چند لایه کوچکتر تقسیم میشود.
این لایهها بر روی گوشته و به دلیل وجود یک لایه نرم به نام "سست کره / asthenosphere" به راحتی میلغزند. فعالیتهای بین مرزهای این لایهها، شرایط اولیه تشکیل ماگما را مهیا میکند.
معمولاً در مرز لایهها یکی از چهار اتفاق زیر رخ میدهد:
- اگر دو لایه از یکدیگر دور شوند، بسته به محل وقوع (زیر دریا و یا در خشکی) "پشته اقیانوس" یا "پشته قارهای" ایجاد میشود. با جدا شدن دو لایه، سنگهای گوشته از سستکره زیرین به فضای بین لایه نفوذ میکند. به دلیل کم بودن فشار، سنگ گوشته در این محل ذوب میشود و ماگما تشکیل میشود. وقتی ماگما به سمت بیرون جاری میشود، همزمان سرد میشود و یک پوسته جدید تشکیل میدهد. این پوسته فضای خالی بین لایهها را پوشش میدهد. به این نوع تولید ماگما، "فعالیت آتشفشانی مرکز گستر" گفته میشود.
- وقتی لبه دو لایه با یکدیگر برخورد میکنند، این احتمال وجود دارد که یکی به زیر دیگری نفوذ کند. این فرآیند "فرورانش /subduction" نام دارد و باعث ایجاد ترانشه یا یک گودال در سطح اقیانوسها میشود. همزمان با نفوذ سنگکره سخت به درون گوشته داغ و پرفشار، مواد آن مذاب میشوند. البته بیشتر دانشمندان معتقدند که سنگکره در این عمق نمیتواند ذوب شود ولی فشار و گرما باعث میشود تا آبی که در این لایه وجود دارد از آن بیرون بزند و به گوشته برسد. نفوذ آب باعث کاهش نقطه دوب گوشته میشود و باعث میشود که زودتر ذوب شود.
- اگر لبه لایهها با هم برخورد کنند ولی هیچکدام به زیر دیگری نلغزد، هر دو لایه چین میخورند و کوهها را تشکیل میدهند. این فرآیند به تشکیل آتشفشان منجر نمیشوند. این چینخوردگیها میتوانند با فرورانش ترکیب شوند.
- بعضی صفحات بدون اینکه با یکدیگر برخورد کنند، بر روی هم میلغزند. در این شرایط به ندرت فعالیتهای آتشفشان مشاهده میشود.
تشکیل آتشفشان
ماگما میتواند به زیر سنگکره فشار وارد کند، البته این پدیده نادرتر از تشکیل ماگما در اطراف محدوده لایههاست. این فعالیت آتشفشانی بین لایهای، حاصل تشکیل مواد داغ گوشنه در گوشته زیرین و فشار آوردن به گوشته بالایی است.
این مواد که تنوره گوشته را تشکیل میدهند، یک "نقطه داغ/Hot spot" ایجاد میکنند. این مواد به دلیل داغ بودن، در زیر پوسته زمین تبدیل به ماگما میشود. نقطه داغ به خودی خود ثابت است ولی با حرکت لایههای قارهای به سمت آن، ماگمای داخل نقطه داغ یک رشته آتشفشان درست میکند که به محض دور شدن از نقطه داغ از بین میرود.
آتشفشانی هاوایی که گمان میرود 70 میلیون سال قدمت دارند، از همین نقطات داغ به وجود آمدهاند.
تا اینجا دیدیم که ماگمای تشکیل شده در پشتههای اقیانوس سرد میشوند و تشکیل لایههای جدیدی میدهند. همین امر آنها را از ایجاد آتشفشانهایی که روی زمین فوران میکنند، باز میدارد. از طرفی چند پشته قارهای وجود دارد که ماگما از آنجا به زمین راه پیدا میکند ولی اکثر آتشفشانهایی که روی زمین مشاهده میکنیم از فعالیتهای فرورانش و نقطه داغ ایجاد میشود.
زمانی که سنگ جامد به سنگ مایع تبدیل میشود، قطعاً چگالی کمتری پیدا میکند. همین امر باعث میشود تا ماگما با شدت زیاد در حرکت باشد. با حرکت این ماگمای داغ، سنگهایی که در مسیر قرار دارند نیز ذوب میشوند و به مخلوط ماگما اضافه میشوند.
ماگمایی که به پوسته راه پیدا کرده، تا زمانی که فشار به سمت بالای آن بیشتر از فشار سنگهای جامد پوسته است، به مسیر خود ادامه میدهد.
سپس ماگما در "اتاقک ماگما" زیر پوسته ذخیره میشود و اگر بخش از زمین ترک بخورد و یا فشار کافی پیدا کند، با فشار از پوسته زمین بیرون میزند و فوران میکند.
اگر این اتفاق بیافتد، ماگمایی که اکنون به آن لاوا گفته میشود، آتشفشان را تشکیل میدهد. ساختار آتشفشان و شدت فوران آن به فاکتورهای متعددی بستگی دارد. یکی از این فاکتورها، جنس ماگما است. در ادامه به چند نوع ماگما و چگونگی فوران آنها میپردازیم.
فوران ماگما
قدرت تخریب آتشفشانها با یکدیگر تفاوت دارد. بعضی به شدت فوران میکنند و همه چیز را در اطراف خود تا کیلومترها نابود میکنند. بعضی هم آنقدر آرام هستند که میتوان به راحتی در کنار آنها قدم زد. قدرت فوران ماگما و حرکت لاوا بیشتر به ترکیبات ماگما بستگی دارد.
اصلاً چرا ماگما فوران میکند؟ جواب سادهاست: به دلیل قدرت شگفتانگیز گازهای داخل آتشفشان.
مواد تشکیل دهنده ماگما دارای مقدار زیادی گازهای حل نشدهای هستند که در داخل محلول ماگما شناورند.
تا زمانی که فشار سنگهای اطراف ماگما بیشتر از فشار گازهاست، این گازها در داخل ماگما به طور حل نشده محبوس میمانند. زمانی که از شدت فشار سنگها کاسته میشود، این گازها اجازه حرکت مییابند و حبابهایی به نام "حفره" در درون ماگما ایجاد میکنند.
تشکیل این حفرهها به یکی از عوامل زیر بستگی دارد:
در هر دو حالت، محصول این واکنش فیزیکی، ماگمایی است که دارای حفرههای زیادی است و طبعاً چگالی کمتری نسبت به ماگمای خالی گاز دارد و به راحتی به سمت خارج پوسته حرکت میکند.
این دقیقاً اتفاقی است که زمان باز کردن نوشابه رخ میدهد. وقتی شیشه یا قوطی نوشابه گاز دار را باز میکنید، فشار محفظه کاهش مییابد و گاز داخل آن برای پیدا کردن محیط بزرگتر از آن فرار میکنند.
حال اگر قوطی نوشابه را تکان دهید، گازهای داخل قوطی در مایع نوشابه حل میشوند. به این ترتیب در زمان بازکردن درب نوشابه گاز به همراه مایع از محفظه خارج میشود. همین اتفاق در آتشفشان باعث میشود تا گاز مخلوط با ماگما به شدت بیرون بزند.
شدت این فوران نیز به جنس گاز و گرانروی (ویسکوزیته) ماگما بستگی دارد. گرانروی توانایی یک مایع در مقابله با سیلان پیدا کردن و جاری شدن است.
اگر ماگما گرانروی بالایی داشته باشد، یعنی به راحتی جاری نمیشود و گازهای جمع شده در حفرهها به راحتی نمیتوانند از آن خارج شوند و بعد از مقاومت زیاد و افزایش متقابل فشار و دما، باعث میشوند تا لاوا با شدت خیلی زیاد به یکباره فوران کنند. عکس این فرآیند نیز اتفاق میافتد.
علاوه بر این، میزان گاز مخلوط نیز با شدت فوران رابطه مستقیم دارد. هرچه گاز مخلوط بیشتر باشد، شدت فوران نیز بیشتر خواهد بود.
هر دو عامل گاز و گرانروی ماگما به جنس ماگما بستگی دارد. گرانروی به میزان سیلیکون مخلوط و گاز نیز به جنس مواد زیر پوسته بستگی دارد.
اگر گرانوری و میزان و فشار گاز بالا باشد، آتشفشان با شدت فوران میکند و علاوه بر پرتاب لاوا، مقدار زیادی خاک و گاز را به هوا پرتاب میکند. در غیر این صورت لاوا به آرامی در سطح زمین جاری میشود.
اشکال آتشفشانها
آتشفشانهای سطح زمین اشکال مختلفی دارند. شکل یک آتشفشان به شکل سه بخش اصلی آن بستگی دارد:
شکل آتشفشان را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
چینهای شکل: این معمولترین شکل ظاهری یک آتشفشان است. قدرتمندترین آتشفشانهای تاریخ از این نوع هستند. شاخصه اصلی آنها شکل متقارن کلیسا مانند (قله نوک تیز) آنها با شیب زیاد است. شدت فوران در این آتشفشانها زیاد است و به محض وقوع باعث بزرگتر شدن ساختار کلیسا مانند آتشفشان میشود.
آتشفشان کاناگا در آلاسکا؛ نمونه یک آتشفشان چینهای
گنبدی: این آتشفشان دارای شیب زیاد در اطراف دهانهای بزرگ هستند. این آتشفشانها معمولاً حاصل یک فوران هستند و چندین فوران در آنها اتفاق نمیافتد.
دهانه خورشید در آریزونا؛ نمونه آتشفشان گنبدی
سپر شکل: وسعت این آتشفشانها زیاد است ولی ارتفاع کمی دارند. این آتش فشانها معمولاً حاصل جریانهای آرام لاوا حاصل از فورانهای ضعیف است.
ماونا لوا در هاوایی؛ یک آتشفشان سپر شکل
دفاع موثر در مقابل فورانها در بعضي حالات امكانپذير است. بمبارانكردن جريان گدازه روان و ديوارههاي دهانه آتشفشان توسط هواپيما يا توپخانه، احداث آببندها يا ساير سدها در مسير گدازه يا كشيدن تونلهايي به داخل دهانه آتشفشان براي كاستن آب درياچهها از جمله اين روشهاي موثر محسوب ميشوند. همانطور كه به عنوان مثال آب بندها و پشتهها براي مقابله با گدازههاي مايع در جزاير هاوايي با موفقيت مورد استفاده قرار ميگيرند هنگام فورانهاي سالهاي 1956 و1960 پشتههاي سنگي حتي در مقابل جريان قوي گدازه ايستادگي كردند.
استفاده از آببندها و پشتهها در مقابل روانههاي گلولاي نيز امكانپذير است. براي جلوگيري از آنها لازم است آب مازاد از دهانههاي آتشفشان بيرون كشيده شود. به اين منظور، تونلي انحرافي از قسمت بيروني شيب مخروط آتشفشان به داخل دهانه آن كشيده ميشود.
عوامل تكتونوماگمايي: براي پيشبيني وقايع آتشفشاني بايد بدانيم آتشفشان در چه نوع محيط تكتونوماگمايي (زمين ساخت ورقهاي) واقع است يعني منطقهاي كه كوه آتشفشان در آن قرار دارد يك منطقه سابداكشن (فرورانش)، ريفتي (ريفت يا كافت جايي است كه ليتوسفر براثر رژيم تكتونيكي كششي شكسته شده است) يا گسلهاي است. وقتي محيط تكتونيكي را شناختيم بايد بررسي كنيم كه آيا عامل مولد ماگما يعني مادهاي طبيعي كه داغ و سيال(حجم غالب آن سيال است) بهطور معمول سيليكاتي است(به صورت خيلي نادر ميتواند كربناتي هم باشد) و ماده اصلي سازنده سنگها به شمار ميآيد، هنوز فعال است يا خير؟ و در صورتي كه وقوع آتشفشان ناشي از فرورانش است، آيا هنوز سابداكشن ادامه دارد يا خاتمه يافته است؟
پتروگرافي و تحول سنگشناسي: توالي سنگهاي يك آتشفشان بايد بهطور دقيق مطالعه شود تا از اين راه وضعيت فورانهاي گذشته، فاصله بين فورانها و روند تقريبي آنها مشخص شود و بتوان در مورد فورانهاي احتمالي آن اطلاعاتي به دست آورد.
كنترل لرزهاي: گاه در مناطقي كه آتشفشان وجود دارد، زمينلرزههايي رخ ميدهد كه شايد بتوان اين زمين لرزهها را به عنوان نشانههايي قابل اطمينان براي تجديد حيات آتشفشانهاي آن منطقه دانست چرا كه آشيانه يك آتشفشان هنگام آرامش داراي ارتعاشات منظم و طبيعي است. ولي هنگامي كه آشيانه ماگمايي دچار تحول شود، ارتعاشات آن غيرعادي ميشود بنابراين در ميان انواع روشهاي مراقبت از آتشفشانها، كنترل لرزهاي را بايد پيشبيني مطلوبي قلمداد كرد. در بيشترحالات، پيشبيني به وسيله لرزهسنجهاي ثبتكننده بهطور خودكار انجام ميگيرد، بهگونهاي كه اين دستگاهها پيام فوري و تفسير سريع آن را براي ايستگاههاي علمي مخابره ميكنند. اما هميشه تفسير دقيق يافتههاي لرزهنگارها و كلينومترها امكانپذير نيست، بخصوص در زمينه انفجار آتشفشانهاي چينهاي كه با خطر همراه هستند و در حلقه آتش اطراف اقيانوس آرام تعداد بيشماري از آنها وجود دارد. در شهر واچي، 51 نوع از اين لرزهسنجهاي ثبتكننده به كار گرفته شده است. ماگمايي كه در حال بالاآمدن است، باعث ايجاد ارتعاشي با سرعت متوسط km/s 5 در زير آتشفشان ميشود. اين ارتعاشات بيانگر اين موضوع هستند كه ماگما در حال نزديكشدن به سطح زمين است. برخي از آتشفشانهاي شناختهشده دنيا داراي شبكه خوبي از لرزهنگارها هستند. به اين وسيله بهطور دقيق ميتوان كانون ارتعاشات را تشخيص داد. اين كانونهاي لرزهاي به موازات ماگما عمل ميكنند و بهوسيله آنها ميتوان فورانهايي را كه در آينده ممكن است صورت گيرند، پيشبيني كرد.
گاهي خود آتشفشان بهتنهايي آسيبرسان نيست ولي پديدههاي ثانويه حاصل از آن مانند بستهشدن مسير رودخانه توسط گدازه يا شكستن ديواره سد نزديك محل انفجار خطرناك و مخرب است .
در اين مورد همچنين عقيده بر اين است كه جزر و مدهاي غيرطبيعي زمين كه بهوسيله اثر جاذبه ماه بر پوسته زمين صورت ميگيرد، باعث فوران كوه آتشفشان اگوستين در آلاسكا شده است. البته به شرط اينكه در اثر اين پديده، ماگما به اندازه كافي بالا آمده باشد. 14 تا 17 فوران كوه آتشفشان سنتهلن در بين سالهاي 1980 تا 1987 هم با همين پديده مرتبط بودهاند.
اندازهگيري نقاط ارتفاعي و شيبسنجها: هنگامي كه ماگما در حال بالاآمدن از آتشفشان باشد، امكان بادكردن يا متورمشدن كوه آتشفشان وجود دارد. بنابراين اگر ما قبلا ارتفاع دقيق نقاطي از كوه آتشفشان را داشته باشيم، ميتوانيم بالاآمدن ماگما را پيشبيني كنيم. فعاليت لرزهها غالبا با تغيير شكل زمينهاي اطراف كوه آتشفشان همراه است كه اين تغييرات توسط تئودوليتها و شيبسنجها بررسي و اندازهگيري ميشود. شيبسنجها ابزاري دقيق هستند كه قادر به اندازهگيري شيب در روي زمين با دقت يك ميليمتر در هر كيلومتر هستند. بهطور كلي 2 نوع شيبسنج وجود دارد؛ شيبسنج نوع الكترونيكي و نوع خشك كه هر دو نوع قادر به ثبت حركات زمين هستند و ميتوان آنها را در محلهاي مناسبي در اطراف آتشفشان نصب كرد. اين ابزار هنگام بالاآمدن ماگما كه سبب بادكردن و تورم در كوه آتشفشان ميشود، تغييرات را بررسي و تفسير ميكند. اين تغييرات و مراحل حيرتانگيز همگام با تغيير دركوه آتشفشان براي فوران به آهستگي صورت ميگيرند. به عنوان مثال آتشفشانهاي فونا و ليكارو ـ كه هر دو قبل از فوران حدود يكمتر متورم شده بودند ـ بعد از فوران به حالت اوليه خود برگشتند. همچنين هجوم ماگما به درياچههاي بسته كه بهطور آهسته صورت ميگيرد نيز باعث تورم در كوهها ميشود. فرونشستهاي سريع در طول پهلوها و كنارههاي يك آتشفشان غالبا منجر به تخليه بادكردگي و تورم آتشفشانها ميشود. به عنوان مثال ميتوان به از بينرفتن سريع تورم آتشفشان كرامل اشاره كرد. بارزترين مثال بادكردگي و تورم آتشفشانها و نتايج مخرب حاصل از آن را ميتوان در شيبهاي برجسته كوههاي سنتهلن كه 2 ماه قبل از فورانهاي آتشفشاني بهوقوع پيوسته است، مشاهده كرد. البته اين موضوع را بايد دانست كه اگر فورانهاي آتشفشاني همراه با زمينلرزه و زمينلغزه باشند، بايد نرخ تورم را نتيجه عملكرد هر دو عامل دانست.
مشاهدههاي پيوسته: مشاهده پيوسته آتشفشانهاي خاص، اغلب نمايانگر اين امر است كه نه بهطور يقين، اما احتمالا فورانهايي در آينده رخ خواهد داد. براي اثبات چنين فرضيهاي، كمتر از 50 مورد از 89 آتشفشاني كه احتمال مخرببودن آنها بيشتر بود، موضوع بحث و بررسيهاي مفصل و دقيق در سال 1983 قرار گرفت. البته تعيين مخرببودن آتشفشانهايي كه جزو آتشفشانهاي مخرب طبقهبندي شدهاند نيز كار سهل و آساني نيست. 2 فوران فاجعهانگيز كه در سال 1991 بهوقوع پيوست، از جمله اين موارد محسوب ميشوند. البته خوشبختانه زماني كه آتشفشان پنتاتوبا فوران كرد، وسايل جلوگيري از ضرر و زيان حاصل از آن در منطقه نيز ايجاد شد. همچنين آتشفشان آنزه در كيوشو در سال 1966 از ميان 3 آتشفشان فعال كشور ژاپن با داشتن اثرات مخرب و پتانسيل بالا براي بررسيها و مشاهدههاي علمي انتخاب شد.
بررسي تغييرات كمي و كيفي گازهاي آتشفشاني: افزايش خروج گاز يا تغييرات نسبت آنها از دهانه آتشفشان، از مدتها قبل به عنوان يك نشانه از فورانهاي آتشفشاني شناخته شده بود. از آنجا كه افزايش خروج مواد فرار به علت نزديكشدن ماگما به سطح زمين است، جمعآوري اين قبيل اطلاعات اغلب مشكل است زيرا ابزارهاي بررسي و جمعآوري مواد خروجي بايد در نزديك آتشفشان نصب شود. اين موارد اغلب براي زمينشناسان خطرناك است. البته امروزه چنين مشكلاتي را با بهكارگيري آناليزهاي مادون قرمز و گيرندههاي الكتروشيميايي خاصي ميتوان برطرف كرد، بهطوري كه آنها را ميتوان در مكانها و فاصلههاي مناسب و دور از خطر فوران نصب كرد. تركيب شيميايي گازها بعد از يك فوران به اين ترتيب تغيير ميكند: در آغاز HCL، HF، NH4 ،CL ، H2O، CO و O2 خارج ميشود (مرحله هالوئيد)، بعد از آن O2، H2S، H2O، CO، H2، SO2 (مرحله سولفورها) و سرانجام بخار داغ. بنابراين افزايش مقدار CO2، SO2 و H2S يا افزايش درجه بخار آب و فشار گاز براي ما از جمله عوامل شاخص و فاكتورهاي اساسي هستند. وقتي فعاليت افزايش مييابد، تركيب گازها تغيير ميكند. مطالعه مداوم گازهاي آتشفشاني سرانجام پيشبيني فورانها را امكانپذير ساخت. به هر حال اين مساله قابل توجه است كه كنترل مداوم اين قبيل موارد در كل جهان، به يك شبكه گسترده غني محتاج است. دهانه آتشفشان نوادو كه بخارهاي آب را به اسيدسولفوريك تبديل ميكرد، براي دانشمندان يك هشدار تكاندهنده قبل از فوران بود. همچنين از اين قبيل بررسيها ميتوان بخارهاي سولفوري آتشفشان مونته را ياد كرد كه بخارهاي سولفوري حاصله با نقره واكنش داده و رنگ آن را سياه ميكرد. در پايان نيز ميتوان از كوههاي پيرامون شهر واشنگتن ياد كرد كه افزايش فومرولها يا گازهاي آتشفشاني و مواد فرار آن اندازهگيري و با اين روش به عنوان يك آتشفشان فعال در آينده معرفي شد.
تجسس به وسيله ماهوارهها: گاهي اوقات تصاوير گرفتهشده از راه دور توسط ماهوارهها ميتواند آنوماليهاي حرارتي ناشي از بالاآمدن ماگما و گرمشدن سنگهاي نزديك به سطح زمين را در مناطق فعال نشان دهد. به عنوان مثال در سال 1989، تصاوير ماهوارهاي آند مركزي ثابت كرد كه در آن ناحيه به جاي16 آتشفشان فعالي كه در دياگرامهاي آتشفشانهاي فعال سال 1963 به چاپ رسيده بود،60 آتشفشان فعال وجود دارد. همچنين امروزه محققان سيستم اعلام خطر تازهاي ابداع كردهاند كه قادر است چند روز قبل از آتشفشان، وقوع آن را اطلاع دهد. در سيستم جديدي كه با استفاده از ماهوارههاي موقعيتياب تكميل شده است، موقعيت زمينهاي اطراف آتشفشان بهطور مستمر تحتنظر قرار ميگيرد و هر نوع حركت غيرعادي در اين زمينها ـ كه ميتواند مقدمه بروز آتشفشان باشد ـ به دقت اندازهگيري ميشود تا در صورت تشخيص حتميبودن وقوع حادثه، به ساكنان مناطق اطراف هشدار داده شود. اولين نمونه از اين سيستم جديد مراقبت از تغييرات آتشفشان، در ايتاليا راهاندازي شده است.نحوه عمل سيستم اعلام خطر وقوع آتشفشان به اينگونه است كه در زمينهاي 2 طرف خطوط گسست آتشفشان، صفحات براق بزرگي از جنس فولاد نصب ميشود. ماهوارههايي كه كار تعيين موقعيت را انجام ميدهند، هر روز يكبار در هنگام گردش بر فراز منطقه مورد نظر موقعيت اين صفحات را اندازهگيري ميكنند. هنگام بروز آتشفشان، جوشش گدازههايي كه قرار است از قعر زمين بيرون بجهند سبب ميشود تا زمينهاي اطراف كوه شروع به حركت كنند و اين حركت ميتواند به چندين سانتيمتر در روز هم برسد. ماهوارهها با مشاهده تغيير موقعيت صفحات فلزي و تعيين الگوي مداوم اين تغييرات، ايستگاههاي زميني را از خطر وقوع آتشفشان آگاه ميكنند. به اعتقاد ابداعكنندگان سيستم جديد، روش جديد شناسايي آتشفشان از جهتهاي مختلف بر سيستمهاي كنوني كه با استفاده از ايستگاههاي زميني تغييرات را ثبت ميكنند، برتري دارد.
مزيت نخست، دقت بيشتر سيستم جديد است كه ميتواند حركت زمين را با دقت يك سانتيمتر مشخص كند و اين امري است كه از عهده بسياري از ايستگاههاي زميني موجود ساخته نيست. مزيت ديگر سيستم جديد نسبت به نمونههاي مشابه خود، آن است كه ماهوارهها قادر هستند با مشاهده دودي كه قبل از بروز آتشفشان يا پس از آن از كوه خارج ميشود و فضاي اطراف را ميپوشاند و تعيين موقعيت دقيق مسير حركت اين دود، هواپيماهاي مسافربري را كه احيانا در مسير حركت اين توده متراكم گاز قرار دارند به موقع از اين خطر آگاه كنند. سومين مزيت سيستم جديد آن است كه ميتواند با عكسبرداري از بقاياي آتشفشانها طي قرون گذشته كه آثار آن در زمينهاي اطراف آتشفشان باقي مانده است، ممكنترين مسير حركت گدازههاي آتشفشاني را مشخص كند و به اين ترتيب به افرادي كه قصد دارند در زمينهاي اطراف آتشفشانها اقامت كنند، مناسبترين مكانها را پيشنهاد كند. بايد توجه داشت كه تجسس و پيشبيني توسط ماهوارهها مقرون به صرفه نيست و گران است و در حال حاضر استفاده از آن در مراحل اوليه خود است، ولي به هر حال ميتواند بهترين جنبههاي پيشبيني براي فورانهاي آتشفشاني باشد و به طور فزايندهاي، كنترل جابهجايي قائم و افقي زمين را در اطراف آتشفشانها در آينده نشان دهد.
رفتارهاي غيرطبيعي حيوانات: حركات غيرطبيعي حيوانات در بعضي موارد دال بر نزديكي فورانهاي آتشفشاني مخرب است. بعد از فوران فاجعهآميز كوه پله در 8 مي 1902، در حالي كه 30هزار نفر در سنت پير كشته شدند، فقط جسد گربهاي پيدا شد. چرا كه پرندگان مهاجر به جاي آنكه مثل هميشه روي درياچهاي نزديك سنتپير بمانند، روانه جنوب آمريكا شدند. از طرف ديگر روي شيب كوه مارهاي زيادي زندگي ميكردند، اما در نيمه دوم آوريل محل سكونتشان را ترك كردند. بقيه خزندگان نيز از اين عمل پيروي كردند. در واقع بالارفتن دماي زمين، خروج گازها، لرزشهاي خفيف زمين و ساير پديدههاي هشداردهنده كه مورد توجه اندامهاي حسي انسان قرار نميگيرد، موجب پريشاني حيوانات كه نسبت به اين عوامل حساس هستند، ميشود. شايد امروزه ايجاد يك سرويس براي پيشبيني فوران آتشفشانهاي خاموش، به مراتب آسانتر از پيشبيني وضع هوا باشد. پيشبينيهاي آتشفشان شناختي، برپايه ثبت تغييرات در رژيم آتشفشان از طريق مشاهده پارامترهاي شيميايي و فيزيكي مطمئن قرار دارد.
يكي از فوايد مطالعه آتشفشانها، پيشبيني فعاليت مجدد آتشفشانهاي خاموش يا نيمهفعال است. شايد اين سوال كه چگونه فعاليت مجدد آتشفشانهاي خاموش يا نيمه فعال پيشبيني ميشوند، ذهن خيليها را به خود مشغول كرده باشد. اطلاع از زمان وقوع فوران، شدت احتمالي فوران و مكانهاي مورد تهديد به بسياري از سوالات مرتبط با چگونگي پيشبيني وضعيت آتشفشانها پاسخ ميدهد.
در اين ميانگاهي خود آتشفشان به تنهايي آسيبرسان نيست ولي پديدههاي ثانويه حاصل از آن مانند بستهشدن مسير رودخانه توسط گدازه، شكستن ديواره سد نزديك محل انفجار يا ايجاد سيل حاصل از ذوب برفها و يخچالها توسط گرماي آتشفشان خطرناك و مخرب هستند. خوشبختانه پيشبيني وقايع آتشفشاني از پيشبيني زمينلرزهها آسانتر و با اطمينان بيشتري همراه است. البته براي اينكه بتوانيم درباره فعاليت يك آتشفشان اظهارنظر كنيم بايد تمام عواملي را كه به پيشبيني فعاليت آتشفشان كمك ميكند، جمعآوري و براي آن آتشفشان يك پرونده و شناسنامه تشكيل بدهيم. به اين ترتيب ميتوانيم تمام تغييرات آتشفشان را بررسي و ثبت كنيم.
گونههای آتشفشانها:
وقتی که از فعالیت آتشفشانی صحبت میشود در فکر خود فورانهای بزرگ، سیلهایی از گدازه، بهمنهایی از سنگهای گرم و خاکستر، گازهای سمی و خطرناک و انفجارهای شدید در نظر مجسم مینماییم که با مرگ و خرابی همراهاست. به قول ریتمن کسی که این حوادث را میبیند هرگز نمیتواند فراموش کند و این امر به قدرت عظیم طبیعت و ضعف نیروی انسانی مربوط است.
روزنهای در سطح زمین است که سنگهای گداخته، خاکستر و گازهای درون زمین از آن به بیرون فوران میکنند. فعالیت آتشفشانی با برونافکنی صخرهها، با گذشت زمان باعث پیدایش کوههای آتشفشانی بر سطح زمین میشود. آتشفشانها معمولاً در نقاطی یافت میشوند که ورقههای زمینساخت، همگرایی یا واگرایی دارند.
درون زمین تودهٔ مایعی داغ و قرمزرنگ وجود دارد به نام ماگما (تَفتال). ماگما با رسیدن به سطح زمین، گُدازه نامیده میشود که این فرایند باعث تشکیل آتشفشان میشود. در گدازه حبابهای گاز وجود دارد.
بروز آتشفشان تأثیراتی به همراه دارد که یکی از آنها تغییر آبوهوا است. آتشفشان میتواند باعث بارش باران و ایجاد رعد و برق شود. آتشفشانها می توانند تأثیراتی درازمدت در وضعیت آبوهوا ایجاد کنند. از طرف دیگر، گدازههایی که سریع حرکت میکنند، می توانند باعث مرگ انسانها شوند؛ چون خاکستر حاصل از بروز آتشفشان، تنفس را دشوار می کند.
|
(توجه کنید که قبلا باید نرم افزار Flash Player را نصب کرده باشید.)
علت اصلی زلزله ، گرمای زیاد داخل كره زمین است . درون زمین بسیار داغ است و حرارت آن به پنج تا شش هزار درجه سانتیگراد می رسد .
هرجا كه حرارت باشد ، حركت هم هست . پس حرارت مركز زمین منتقل می شود به لایه های بالا و آنها را به حركت در می آورد . هرجا كه لایه ها ضعیف تر و نازك تر باشند ، شكستگی هایی پدید می آید كه گسل خوانده می شود . در سطح كره زمین در مسیر رشته كوههای آلپ هیمالیا كه كوه های بسیار جوانی هستند ، لایه ها سست و شكننده هستند . سرزمین ایران هم روی این كمربند قرار گرفته است .
زلرله چیزی نیست جز شكستن یا پاره شدن زمین و تخلیه شدن انرژی از دورن كره زمین. انرژی حرارتی كه برای مدتی طولانی در داخل كره زمین ذخیره شده ناگهان در ظرف چند ثانیه از راه یك گسست آزاد می شود و بیرون می زند . تمام گسل ها فصل مشترك لایه گسسته شده هستند با سطح زمین . از برخورد این دو سطح خطی تشكیل می شود كه ما به آن خط زلزله می گوییم كه روی زمین كشیده می شود . برای نمونه همین زلزله اخیر بم روی زمین گسلی به طول 65 كیلومتر داشته است . در یك منطقه زلزله خیز ما یك خط گسل داریم و در كنار آن رشته هایی از گسل های فرعی كه روی هم یك زون گسل می سازند . برای مثال در شمال شهر تهران از لشگرك تا كرج یك خط گسل بزرگ هست و در كنار آن تعدای گسل های كوچكتر وجود دارد كه روی هم زون گسل این منطقه را می سازند .
گسل هایی كه در منطقه زاگرس هستند از بندرعباس تا كرمانشاه جریان دارد و تا عراق و تركیه ادامه پیدا می كند و گسل های دیگری كه از تبریز تا قزوین و تهران و شاهرود و مشهد ادامه پیدا می كند و گسل های شرق ایران . در همه جا هزاران گسل وجود دارد . هر جا كه طول گسل ها بیشتر باشد ، نشانه آن است كه شكستگی بیشتر بوده و امكان زلزله در آینده هم بیشتر است . می توان نتیجه گرفت كه این گسل ها در گذشته فعال بوده اند . مطمئناً در طول دوهزار سال گذشته بیش از صد زلزله بزرگ در كشورمان داشته ایم . هر زلزله چیزی نیست جز شكافتن گسل و پارگی زمین . زلزله بم پدیده صد در صد طبیعی است . با این سانحه ، زمین انرژی خود را خالی می كند و تعادل خود را باز می یابد .
برای سنجش اندازه یك زلزله ، یكی درجه ریشتر است كه میزان انرژی تخلیه شده از كانون زمین را نشان میدهد ، دیگری درجه مركالی است كه به میزان تخریب سازه ها روی زمین و برداشت انسانها از زلزله مربوط می شود .مثلاً اگر زلزله آدم خفته را از خواب بیدار كند ، گفته می شود كه شدت زلزله 6 درجه مركالی بوده است . اما اگر زلزله بزرگی مثلاً در بیایان رخ دهد ، چون به سازه های انسانی آسیب نمی رساند ، درجه مركالی آن ناچیز است . پس درجه مركالی با نسبتی كه هر زمین لرزه با انسان دارد ، سنجیده می شود . در حالی كه درجه ریشتر یك مسئله خارجی است و هیچ ارتباطی با برداشت انسان ندارد . نسبت این دو درجه را میتوان مشخص كرد . مثلاً زلزله بم تنها 6/6 ریشتر قدرت داشته ، اما شدت مركالی آن بین 8 تا 9 بوده است . در سنجش یك زلزله هر دو مقیاس را باید در نظر داشت .
روز 22 دسامبر در كالیفرنیا درست در نیمه راه لوس آنجلس و سانفرانسیسكو زلزله شدیدی روی داد ، با قدرت 6 و نیم یعنی كمابیش شبیه زلزله بم ، در زلزله كالیفرنیا تنها دو نفر جان خود را از دست دادند ، در حالیكه در بم هزاران نفر تلف شدند . چرا ؟ اگر سازه ها و ساختمان ها به اندازه كافی مقاوم باشند و كانون زلزله از شهر دور باشد طبعاً میزان خسارت زلزله پایین است. به علاوه جنس زمین زیر سازه ها هم نقش مهمی ایفا می كند . اگر زمین از سنگ سفت و محكم باشد ، میزان تخریب زلزله كم می شود . در بم هر دو مشكل وجود داشت ، هم ساختمان ها طبق روش قدیمی سنتی از خشت و گل بودند و هم جنس زمین از خاك نرم و سستی است . من زمین شهر را هم در قسمت قدیمی و. هم قسمت جدید بم مطالعه كرده ام و نتیجه گرفتم كه در برابر یك زلزله شش درجه ای به هیچ وجه مقاوم نیست . اگر در بهبهان دیدیم كه به شهر آسیب زیادی وارد نیامد ، علتش این بود كه در آنجا كانون زلزله در خود شهر نبود و شدت آن هم كمتر بود .
در هیچ جای دنیا ، نه در ژاپن و نه در آمریكا و نه در اروپا هیچ كس هنوز نتوانسته زمان وقوع زلزله را تعیین كند . علم زلزله شناسی هنوز در مراحل اولیه و دوران طفولیت خویش است و نمی توان از آن انتظار داشت كه یك زلزله را پیش بینی كند . البته من ایمان دارم كه بشر یك روزی به این دانش و توانایی خواهد رسید . اما فعلاً دانشمندان تنها می توانند با مطالعه پیشینه مناطق و با كاوش در گسل ها و با تحقیق در شكستگی ها و گسست ها بگویند كه تا چه حد یك منطقه ظرفیت زلزله دارد و می تواند خطرناك باشد ، تا در آینده از فعالیت های شهرسازی و تاسیساتی در آن خودداری گردد . مثلاً از آنجا كه می دانیم یك گسل 65 كیلومتری از منطقه بم عبور می كند ، می توانیم بگوییم كه یك زلزله شدید در این منطقه پیش می آید . اما زمان آن را هیچ كس نمی تواند تعیین كند ، پس دانش پیش بینی زلزله هنوز در مراحل اولیه است و توان زیادی ندارد ، مثل بسیاری از بیماریها كه هنوز از درمان آنها ناتوان هستیم .
و اما پیش بینی با گاز رادون
رادون یک گاز نجیب است که با دیگر عناصر و ترکیبات شیمیایی ترکیب نمی شود. بخش اعظم این گاز در داخل سنگ های زمین باقی می ماند. در صورت بروز حرکات ناگهانی سنگ ها (برای مثال در مدت و یا بلافاصله قبل از بروز یک زلزله) این گاز از عمق زمین خارج شده و به سطح می رسد. به این ترتیب با اندازه گیری میزان تجمع این گاز در یک منطقه خاص از چند ساعت قبل امکان پیش بینی یک زلزله وجود دارد.
«زلزله هایچنگ» در منطقه «لائوینگ» چین که چهارم فوریه 1975 رخ داد از نظر تاریخی اولین و تنها زمین لرزه پیش بینی شده است اما در این مورد علائم انتشار گاز رادون آنچنان شدید و منظم بود که جای هیچ تردیدی را برای وقوع یک زلزله باقی نمی گذاشت.
در حقیقت امروزه از طریق بررسی های غیرمستقیم گاز رادون 222 که از پوسته زمین ساطع می شود امکان پیش بینی زلزله و ارائه هشدارهای لازم از 6 تا 24 ساعت قبل از زمین لرزه وجود دارد. دقت این پیش بینی زمین لرزه می تواند تا شعاع 120 کیلومتر با شدت 1.8 تا 3 مگنتید تا 75 درصد و برای حوادث با شدت بالای 3 مگنتید تا 80 درصد باشد.
یکی از موارد چالش برانگیز پیش بینی زلزله با استفاده از انتشار گاز رادون در مورد زلزله 6 آوریل 2009 آکوئیلا در ایتالیا رخ داد.
براساس اخبار منتشر شده ، «جان پائولو جولیانی» تکنسین لابراتوار موسسه فیزیک ایتالیا در هفته های قبل از وقوع این زلزله فرضیه یک زمین لرزه فاجعه آمیز را مطرح کرده بود.
این درحالی است که «آنتونیو پیرسانتی» مدیر بخش لرزه شناسی تکنوفیزیک موسسه ملی ژئوفیزیک و آتشفشان شناسی ایتالیا در این خصوص اظهار داشت: این پیش بینی نمی تواند درست باشد چرا که اولا محل وقوع زلزله را سولمونا در فاصله 60 کیلومتری آکوئیلا و در تاریخ 29 مارس (به جای 6 آوریل) نشان می داد و ثانیا در کل زلزله ها را واقعا نمی توان پیش بینی کرد.
این زلزله شناس افزود: این چیزی که می گویند در فلان تاریخ در چند ماه یا چند سال دیگر یک زلزله رخ می دهد، تقریبا غیرممکن است. چیزی که امروز علم بشر می تواند انجام دهد ارزیابی خطرات زمین لرزه است بنابراین نمی توان گفت که در روز X در ساعت Y در منطقه Z یک زمین لرزه با شدت کم یا زیاد رخ می دهد. در واقع این کاری نیست که ما قادر باشیم انجام دهیم.
این پژوهشگر تاکید کرد: پیش بینی یک حادثه زمین لرزه ای مثل پیش بینی هواشناسی نیست. تحقیقات در این بخش تازه در آغاز راه است. چیزی که درحال حاضر اهمیت دارد پیشگیری است و نه پیش بینی. پیشگیری از طریق توسعه ساختمانهای ضدزلزله، آماده سازی مردم و فرهنگ سازی تنها راه مقابله با این رویداد طبیعی است.
بزرگی زمینلرزه را به صورت زیر تعریف میکنند:
بزرگی زلزله، M برابر لگاریتم در پایه ده دامنه حداکثر (برحسب میکرون) حرکت، A، است که توسط لرزهسنج استاندارد ووداندرسون در فاصله صد کیلومتری از مرکز زلزله ثبت شده باشد.
همچنین، جهت تعیین انرژی آزاد شده توسط هر زلزله رابطهای توسط ریشتر – گوتنبرگ در سال ۱۹۵۶ ارائه گردید که میزان انرژی آزاد شده در کانون زلزله بر حسب ارگ (erg) و بزرگی آن "M" مشخص مینماید.
با یک محاسبه ساده میتوان نشان داد که با افزایش یک درجهای اندازه بزرگی زلزله، مقدار انرژی آزاد شده تقریباً ۳۲ برابر میگردد.
البته امروزه به دلیل دخالتهای بی رویه در بسیاری نقاط که قبلا سیل نمیآمده، طغیانهای بزرگی مشاهده میشود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش میدهد. از آن جمله میتوان به ساختمان سازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخشهایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود میشود، اشاره کرد. به این ترتیب محدودهای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب میرود، گستردهتر میگردد.
شهرسازیها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی میشود. حجم زیاد آب از یک طرف بر برزگی طغیان میافزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود میآورد که با برجای گذاشتن آنها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش مییابد. موارد پیش معمولاً تاثیر تدریجی دارند، ولی سیلهای ناگهانی و فاجعه آمیز اغلب بر اثر تخریب سدها و بندها، ایجاد میشوند.
بهمن چیست؟
به توده اي از هر جامد که روي شيب ريزش کند بهمن گويند. مانند بهمن برف ، بهمن شن ، ماسه و يا سنگ.
بهمن برف :
برف بهمن به چهار نوع تقسيم مي شود :
- برف شل خشک :
برفي که در هواي شد مي بارد و گوله نمي شود كه مشخصات آن سبكي - دارا بودن
اكسيژن زياد در درون آن - بارش آن در دماي زير صفر درجه و خطرناک ترين نوع
بهمن است (بهمن پوردي) . اين نوع بهمن با ايجاد حالت خفگي و مسدود کردن
مجاري تنفسي باعث مرگ فرد مي شود
- برف سفت خشک : برف شل خشکي که مدتي مانده و در اثر بخار ايجادشده از پايين و آب شدن برف رويي همراه است.
- برف شل خيس :
برفي که سنگين و آبکي است كه مشخصات آن سنگيني - نداشتن اكسيژن زياد -
بارش در دماي صفر درجه - چسبيدن به لباس و گتر و راحت گلوله شدن در دست
ميباشد .
لايه هاي برف :
- لايه پودري روي لايه يخ زده که فشرده باشد بهمن حتمي است
- لايه يخ زده و فشرده روي هم که احتمال وقوع بهمن بسيار كم است .
عوامل تاثير گزار در برف :
در
دماي كم برف يخ مي زند پس هر چه دما پايين تر و هوا سردتر باشد احتمال
ريزش بهمن كم تر است . باد باعث انباشته شدن برف و ريزش آن مي شود پس
افزايش وزش باد برابر با افزايش خطر بهمن است . در ارتفاع بالا برف آب نمي
شود و حجم برف زياد مي شود پس احتمال بهمن بيشتر است .
هر يک متر مرکعب برف خالص 800 کيلوگرم وزن دارد
انواع بهمن (برف):
1- تخته اي
2- پودري يا گرده اي
3- آبکي يا شل آب
بهمن پودري : يک بهمن عظيم پوردي ، ممکن است فشاري از 5 تا 50 تن بر مت مربع ايجاد نمايد . ابر برفي گسترش يابنده ممکن است با سرعتي افزون بر 125 متر بر ثانيه (280 مايل در ساعت ) سير نموده و پيشاپيش آن يک جريان هواي نيرومند حرکت نمايد .
بهمن تخته اي :
اين
نوع بهمن روي يالها تشکيل مي شود . اين نوع بهمن ها نقاب ندارند . برف
هاي شل خيس و سفت خشک تشکيل دهنده اين نوع بهمن مي باشند .
راه مقابله : از لحاض تئوري تنها راه مقابله با اين نوع بهمن پريدن از روي آن مي باشد.
بهمن آبکي يا شل آب :
در موقع ريزش باعث منجمد شدن فرد مي شود.
تاکستان در مسیر جاده ابریشم بوده و یکی از اثرهایِ تاریخیِ آن آرامگاهِ پیرِ قِز قَلعه یا بُقعهیِ پیر است.
●وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
تاکستان که به سرزمین «تات ها» معروف بود در گذشته «سیاده» یا «سیادهن» نامیده می شد. به قول برخی مورخان «سیادهن» یا «سیادهان» تغییرشکل یافته واژه «سه دهان» بوده و خود آن نیز صورت معرب لغت «سه دژان» پارسی است. هم چنین نام «سیادهن» بر روی یکی از کتیبه های دوران هخامنشی - مربوط به ۲۳۰۰ سال قبل - موسوم به پیوتین گرایا نیز حک شده است. این کتیبه که از قدیمی ترین اسناد نوشتاری این شهرستان است، به زبان یونانی نوشته شده است و هم اکنون در موزه شهر وین، پایتخت اتریش نگه داری می شود. دراین کتیبه چنین آمده است: «سیادان (نام پیشین تاکستان) و ساوه از شهرهای سرسبز شمال فلات ایران است.» تاریخ این شهر با ورود اولین دسته های اقوام آریایی به این سرزمین رقم خورده است و در سلسله ها و حکومت های قبل از اسلام در ایران، صعودها و فرودهای بسیاری بر خود دیده است. آثار گچ بری جالب مربوط به دوره ساسانی که در تپه خندو واقع در شمال خاوری تاکستان به دست آمده است، نشانه آبادانی این منطقه در آن دوران است. بر اساس شواهد و بررسی های باستان شناسی انجام شده در تپه خله کو ایجاد هسته اولیه شهر به ۷۰۰۰ سال پیش باز می گردد که همین سندعلمی، تاکستان را جزو قدیمی ترین شهرهای ایران و حتی دنیا قرار می دهد. روی همین اصل باید تحقیقات علمی - در مورد عمر این شهرستان - در این منطقه تکمیل تر شود. این شهرستان با توجه به این که قدیمی ترین شهر منطقه است، قدیمی ترین اثر باستانی این محدوده، یعنی بقعه پیر را نیز در خود جای داده است. هم چنین مسیر عبور جاده قدیمی، پر رفتوآمد و جهانی ابریشم از این شهر بوده است. طی حدود ده هزار سال، این مسیرنقش عظیمی در نقل و انتقال مواد، فرهنگ، آیین، تکنولوژی و ایجاد و توسعه روابط فرهنگی و اقتصادی و نزدیکی ملت ها به عهده داشته و همانند رود بزرگی آسیا را به اروپا پیوند داده است. جاده ابریشم - که افرادی چون کوروش و کراسوس رومی و اسکندر مقدونی بر سر تسلط بر آن جان باختند - به خاطر وجود سنگ ابسیدین و موقعیت استراتژیک مناسب از تاکستان عبور می کرده است. در زمان هخامنشیان برای یکی از راه های ارتباطی ساخته شده توسط داریوش اول چاپارخانه مهمی در تاکستان بنا شد که محل آن روبه روی بقعه پیراست و عده ای وجه تسمیه «سیادان» را به خاطر وجود همین چاپارخانه می دانند. تاکستان در اواخر حکومت شاهان هخامنشی، بعد از مقاومت در برابر سپاه اسکندر و شکست خوردن از او، متحمل خسارات فراوانی شد. طبق تحقیقات و مطالب آورده شده در کتاب «ایستگاه های پارتی» چاپ فیلادلفیای آمریکا (سده اول پیش از میلاد)، تاکستان از شهرهای مهم منطقه بوده و از بخش های سوقالجیشی امپراتوری اشکانیان در باختر کشور به حساب می آمده است. با توجه به اشیای به دست آمده از تپه های باستانی این شهرستان مشخص شده که تاکستان در زمان ساسانیان - آخرین سلسله ایران قبل از اسلام - شهری بسیار آباد بوده است. منطقه تاکستان به هنگام فتح ایران توسط اعراب (در زمان عمربن خطاب) به دست عروه بن زید خل طایی گشوده شد، اما مردم آن بر دین خود استوار مانده و خراج گزار شدند. در زمان امویان و سلجوقیان ناحیه تاکستان از اهمیت زیادی برخوردار بوده است و در زمان ایل خانان با استقرار پایتخت در سلطانیه موقعیت جلگه تاکستان به نحو چشم گیری رونق یافت. آمدن سلطان محمد خدابنده به این شهر, ورق دیگری بر تاریخ این خطه افزود. این توجه و شکوفایی منطقه تاکستان در زمان صفویه هم ادامه پیدا کرد. بناها و مکان های به جای مانده از آن زمان؛ گواه محکمی بر این ادعا است. در ضمن چون تاکستان بر سر راه تهران - اروپا قرار داشته، بیش تر شاهان قاجار نیز به این شهر آمده و مدتی در آن مانده یا از آن می گذشتند و بالطبع مورد توجه و تفقد آنان قرار می گرفته است. این شهرستان هم اکنون یکی از معتبرترین شهرستان های استان قزوین است.
پیشهیِ اصلیِ مردم کشاورزی و باغداری است و محصولهایی چون (بیش از ۳۳ گونه) انگور، هلو-انجیری (بشقابی)، شلیل، یونجه، گندم، آفتابگردان، خیار و... در این شهر بطورِ انبوه پرورش مییابد[نیازمند منبع]. تاکستان از تولیدکنندگان برجستهٔ مرغ در کشور است.
●کشاورزی و دام داری
کشاورزی یکی از شغل های اصلی مردم تاکستان است. آب و هوای مناسب برای باغ داری به ویژه پرورش انگور، تنوع ناهمواری ها، وجود زمین های حاصل خیز و دست رسی به آب های سطحی و زیرزمینی کافی، سبب رونق کشاورزی در ناحیه تاکستان شده است. عمده ترین محصولات کشاورزی تاکستان عبارتند از: انگور، گوجه فرنگی، سیب زمینی، گردو، بنشن، بادام، انواع میوه و صیفی جات. به واسطه وجود منابع طبیعی مناسب، تاکستان از دام داری خوبی نیز برخوردار است و یکی از مهره های کلیدی دام داری استان قزوین به شمار می آید. دام داری نیز مانند کشاورزی از شغل های اصلی مردم منطقه است و پرورش دام و طیور از جمله مهم ترین منابع درآمد مردم شهرستان محسوب می شود.
●صنایع و معادن
صنایع شهرستان قزوین در دو دسته صنایع دستی و صنایع ماشینی تقسیم بندی می شوند. مردم شهرستان تاکستان مانند مردم دیگر شهرهای ایران در صنایع دستی و آفریدن اثرهای هنرمندانه، سابقه طولانی دارند. انواع سفال و ظروف سفالی، گیوه, انواع سبد، قالی، گلیم و نقش های منجوق دوزی شده از جمله مهم ترین صنایع دستی تاکستان است. این شهرستان از رونق صنعتی خوبی برخوردار است و صنایع ماشینی نسبتاً خوبی در این شهرستان وجود دارد که شهر صنعتی تاکستان گواه این مطلب است. تاکستان دارای صدها کارخانه مختلف تولیدی از جمله سرنگ، باندهای پزشکی، حشره کش ها، صابون، شیشه دارویی، الکترود، رزین ها، ژنراتور، نخ، لودر، چدن ریخته گری شده نشکن، رینگ، کربن نسوز، کلاچ و… است. به طور کلی اقتصاد و بازرگانی شهرستان تاکستان بر پایه کشاورزی، دام داری، صنعت, معدن و خدمات استواراست و عوامل ارتباطی، بازرگانی, صنعتی و خدماتی مناسب نیز به گسترش و پیشرفت بازرگانی منطقه کمک شایانی کرده است.
مردم در تاکستان به زبانِ خود تاتی یا سیادونیجی (siyâdiniji) میگویند و به شهرِ خود سیادون (siyâden). نامِ تاکستان را فرهنگستان اوّل ایران برایِ این شهر در نظر گرفت و پیش از آن گویا در نوشتههایِ رسمی نامِ این شهر به شکلِ سیاهدهن (siyâdehen) میآمده [۷]). امّا ij- پسوندِ نسبت است که در تاکستانی تنها برایِ نسبتِ محلِّ اقامت کاربرد دارد. به این ترتیب siyâdinij به معنایِ کسیست که اهلِ siyâden باشد (و در آن eیِ siyâden زیرِ اثرِ iیِ پسوندِ ij- دستخوشِ همگونیِ پسرو (افراشتهتر) شدهاست). اکنون با افزودنِ پسوندِ نسبتِ i- به این واژه، واژهیِ تازهیِ siyâdiniji به دست میآید که به زبانِ یک siyâdinij گفته میشود. در دیگر شهرها و آبادیهای مادیزبان رامند نیز مردمِ هر نقطه نامِ زبان خود را از نامِ شهر و آبادیِ خود میگیرند.
نامِ پیشینِ شهرِ تاکستان، سیادِهِن یا سیادُهُن هم ثبت شدهاست. برخی بخشِ «-دِهِن» را در نام سیادهن با موردِ مشابهِ آن در نامهایِ رودهن و بومهن یکی میدانند. تغییر نام این شهر از سیادِهِن به تاکستان به سببِ محصولِ انگور این شهرسان بوده و توسّطِ فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسی در دورهیِ رضاشاه پهلوی انجام گردیدهاست. تاکستان به معنای باغ انگور است.
نام خانوادگی بیشتر مردم تاکستان که تبار تاکستانی دارند رَحمانی (رَحمَنی)، طاهِرخانی، صَمَدی، شَقاقی و طاهِری است.البته فامیلی طاهِرخانی مختص مردم تاکستان میباشد.به طوری که در هر کشور پیشینه فردی با فامیلی طاهِرخانی به تاکستان برمیگردد.
فقط ساکنانِ اصلیِ شهر به زبان تاتی و فارسی سخن میگویند. دو طایفهیِ بزرگِ رحمانی و طاهرخانی عمدهیِ جمعیتِ تاکستان را شکل میدهند و بدینوسیله از غیرِبومیان متمایز میگردند. در حالِ حاضر شهرِ تاکستان پذیرایِ مهاجرانِ زیادی از نقطههایِ مختلف میباشد. عمدهیِ این مهاجران ترکیزباناند که از استانهایِ ترکنشینِ شمالِ غربِ کشور و روستاها و بخشهایِ ترکیزبانِ خودِ شهرستان آمده و در این شهر ماندگار شدهاند.
شمار اندکی نیز از ملّیتهایِ دیگر هستند، برایِ نمونه مهاجرانِ عراقی و کارشناسان و فنّیکارانِ غربی و یا شرقیای که در کارخانههایِ این شهر سرگرمِ کاراند. زبانِ میانجی در میانِ نسلِ جوان و بیشترِ میانسالان فارسیست؛ ولی برخی ازمیانسالان و بسیاری از سالخوردگانِ تاکستانیزبان با ترکها بهراحتی ترکی حرف میزنند، یعنی در میانِ این گروههایِ سِنّی، رابطههایِ ترک-تات به زبانِ ترکی بوده و هنوز هست. از این میان ترکها، کردها و گیلکهایی که در این شهر ساکناند، همگی، این زبان را میفهمند ولی رابطهها به فارسیست. ترکها، کُردها و فارسهایی نیز هستند که این زبان را بهخوبی حرف میزنند. بهسببِ ویژگیهایِ آوایی و دستوریِ تاکستانی، فراگیرانِ بیرون از زبان بهندرت میتوانند به لهجهیِ خودِ این مردم حرف بزنند. در هر حال، زبان و جمعیت غالب در این شهر، تاتی است.
برخی از پدر و مادرها نیز بهخاطرِمزیتهاِ بعدیِ فارسی برایِ فرزندانشان، زبانِ فارسی را بهعنوانِ زبانِ خانه برمیگزینند؛ امّا با اینحال هنوز بیشترِ مردم با فرزندانشان تاکستانی حرف میزنند. وجودِ شهرکهایِ صنعتی و دانشگاهِ آزاد و پیامِ نور موجب رویاروییِ فرهنگی بینِ بومیان و غیرِبومیان شده، که همین امر مردمِ بومی را بیشتر به فارسیگویی وامیدارد. افزون بر همهیِ اینها، همچون نقطههایِ دیگرِ جهان در اینجا نیز بر اثرِ روندِ اطّلاعرسانیِ رسانهای و همگونسازیهایِ پیروِ آن، زبانِ تاکستانی دستخوشِ دگرگونیهایِ فزایندهایست.
روشن است که فارسی بیشترین اثر را بر گویشهایِ اینچنینی دارد. افزون بر اثرپذیریهایِ واژگانی و دستوریِ رایج میانِ زبانهاِ قوی و ضعیف، همانندیهایِ ریشهشناختیِ فارسی و تاکستانی نیز این روند را شتاب میبخشد؛ برایِ نمونه واژهیِ zonem در تاکستانی برابر با زانویِ فارسیست، و امروزه بسیاری از مردم بهراحتی بهجای zonem از zânu استفاده میکنند، و (آنگونه که نگارنده از گویشورانِ این زبان جویا شده) این بدان سبب است که آنها این دو را یکی و گاه بدتر، واژهیِ تاکستانی را دگرگون شدهیِ همان برابرِ فارسی میدانند.
یادآور میشود نامهایِ اندامهایِ بدن از آن دست واژهها هستند که با وجودِ سدهها جدااُفتادگی، میتوانند در زبانهایِ همخانواده با کمترین دگرگونی برجای بمانند. برایِ نمونه همین زانو در فرانسه genou، در انگلیسی knee، در آلمانی knie، در روسی koleno و در هندی ghutna گفته میشود [۶]. همگیِِ زبانهایِ نامبرده همخانواده و از خانوادهیِ زبانهایِ هندواروپایی هستند.
تاکِستان (به تاتی: سیادون) مرکز شهرستان تاکستان در استان قزوینِ در شمال غربی ایران است. ارتفاع متوسط این شهر از سطح دریا ۱٬۲۶۵ متر میباشد. فاصله تاکستان تا مرکز استان (قزوین) حدود چهل کیلومتر که از جاده قدیم قزوین-همدان و آزادراه (قزوین–زنجان) به آن متصل است.
شهر تاکستان در ۳۰ کیلو متری جنوب غربی قزوین و در محور ترانزیتی قزوین –همدان و قزوین –زنجان واقع شده است .ساکنین اصلی این شهر به زبان تاتی بازمانده زبان قدیمی ایرانی سخن می گویند . آثار بدست آمده از تپه های باستانی تاکستان و روستاهای اطراف آن حاکی از قدمت این سرزمین به تاریخ پیش از اسلام می رسد . از آثار باستانی آن میتوان مسجد شاه عباس –مسجد سرخندق –مقبره پیر، حمام شاه عباسی، قز قلعه، امامزاده ولی ضیاء آباد….رانام برد . تاکستان با داشتن بیش از ۲۰۰واحد صنعتی بزرگ وکوچک، ذخائر بزرگ معدنی ویک مجتمع وشهرک صنعتی بعنوان دومین شهر مهم صننعتی استان محسوب میگردد. وجود باغهای بزرگ انگوراین شهر را به همین نام شهرت داده است.
تاکستان را با پیشینه ای حدود ۷۰۰۰ سال جزو قدیمی ترین شهرهای ایران و جهان می دانند. این منطقه مسیر عبور جاده قدیمی، پررفتوآمد و جهانی ابریشم بوده که سران معروف جهان برای تصاحب آن جنگ های زیادی کردهاند. تاکستان که به سرزمین «تات ها» معروف بوده درگذشته «سیاده» یا «سیادهن» نامیده می شد. نام «سیادهن» بر روی یکی از کتیبه های دوران هخامنشی موسوم به پیوتین گرایا حک شده است. این کتیبه که از قدیمی ترین اسناد نوشتاری این شهرستان است، به زبان یونانی نوشته شده و هم اکنون در موزه شهر وین، نگه داری می شود. تاکستان در باختر قزوین واقع شده وعوامل اقتصادی از جمله آب و هوای مناسب، حاصل خیزی خاک و دست رسی به آب مورد نیاز برای کشاورزی سبب گسترش و توسعه اقتصادی تاکستان شده است. باغ های انگوراین شهرستان شهرت فراوانی دارند که در کنار دشت های حاصل خیز و پربرکت منطقه؛ علاوه بر جاذبه های خاص, کشت انواع محصولات کشاورزی نیز در آن ها جریان دارد. تاکستان در زمینه گردشگری پیشرفت شایانی نداشته ولی دارای توان های بالقوه زیادی در زمینه گردشگری مذهبی و طبیعی است.
کتاب " برنامه ریزی و توسعه گردشگری " ترجمه دکتر صادق صالحی و محمود حسن پور (اعضای هیأت علمی گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه مازندران) توسط دانشگاه مازندران به چاپ رسیده است.
این کتاب به منظور کمک و یاری به تمام کسانی تدوین شده است که در توسعهی راهبردهای گردشگری مقاصد گام برداشتهاند. همچنین این کتاب به صورت گام به گام، پیوسته و عمیق، مباحثی را در جهت ارائهی اقدامات اجرایی در مسیر برنامه ریزی و بازاریابی مقاصد در سطوح محلی و منطقه ای ارائه مینماید.
این کتاب از مباحث تئوریک سنتی در خصوص اصول توسعه ی گردشگری و تمرکز بر طرح های جامع (که در گذشته مرسوم بود) پرهیز کرده است و با نگاه سیستمی بر چگونگی برنامه ریزی، سعی در ارائه خودآموزی دارد که در آن توضیح عناصر مختلف، گام های عملی و فعالیت های مورد نیاز در تهیه ی راهبرد توسعه ی گردشگری، هدف اصلی قرار گرفته است.
کتاب مذکور بر ارائه چک لیسته ایی جهت تشویق کاربران به ارزیابی پتانسیلهای گردشگری منطقه ی محل زندگی خود تأکید بسیار دارد. گامها و فعالیتهای مذکور نیز بر اساس تئوریهای برنامه ریزی و بازاریابی گردشگری استوار است که به صورت کاربردی و قابل اجرا برای گسترهای از مقاصد و منابع محلی (گردشگری تاریخی، فرهنگی، روستایی، ساحلی و رویدادها) قابل استفاده خواهد بود. لازم به ذکر است که فرایند و نگاه عمیق و همراه با جزئیات این کتاب در سطح مقاصد گردشگری است و تلاش دارد تا اصول اساسی و فرایندهای ضروری در برنامه ریزی و توسعه ی مقاصد گردشگری (سطح محلی و سایت های گردشگری) را تشریح نماید.
"از آنجا که یکی از مهمترین ارکان علم گردشگری در ایران منابع و ماخذی است
که در دسترس مخاطبان اعم از کتاب، مقاله، پژوهش و ... قرار می گیرد به
معرفی این کتاب پرداخته شده است امید است که با تهیه و فراهم شدن فرصت
مطالعه کتاب در تحلیل آن مطلبی نگاشته شود که در سایت شخصی تحت عنوان بررسی
منابع و ماخهذ گردشگری ایران قرار گیرد. با این وجود برای نویسندگان آرزوی
موفقیت روزافزون داشته و انتشار کتاب های دیگر از ایشان را به انتظار می
مانیم."